سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  کانون مطالعاتی دانشگاه پلی تکنیک تهران
چون خشمناک شوم ، کى خشم خود را فرو نشانم ؟ آنگاه که انتقام گرفتن نتوانم ، تا مرا گویند اگر شکیبا باشى بهتر یا آنگاه که توانم تا مرا گویند اگر ببخشایى نیکوتر . [نهج البلاغه]
کل بازدیدهای وبلاگ
95766
بازدیدهای امروز وبلاگ
152
بازدیدهای دیروز وبلاگ
1
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
کانون مطالعاتی دانشگاه پلی تکنیک تهران
مدیر وبلاگ : نازنین محمدی[48]
نویسندگان وبلاگ :
دکتر علیرضا شیری
دکتر علیرضا شیری (@)[10]

سمیرا موسوی (@)[18]

فائزه محرر (@)[4]

ندا محمدی (@)[1]

حوری آقا میری (@)[1]


لوگوی وبلاگ
کانون مطالعاتی دانشگاه پلی تکنیک تهران
فهرست موضوعی یادداشت ها
کتاب[14] . گزارش[5] . بقیه[3] . تبریک[2] . روابط عاطفی .
بایگانی
کتاب
بقیه
گزارش
روابط عاطفی
تبریک
پیوندهای روزانه

دانشگاه پلی تکنیک تهران [107]
سایت سالنامه من [501]
دکتر شیری [250]
کانون مطالعاتی دانشگاه الزهرا [288]
[آرشیو(4)]

اوقات شرعی
لینک دوستان


اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   نازنین محمدی  

عنوان متن عادت 3 از کتاب هفت عادت مردمان مؤثر سه شنبه 87 فروردین 20  ساعت 6:6 عصر

"نخست امور نخست را قرار دهید"

مردمان مؤثر به جای مدیریت زمان به مدیریت خویشتن می پردازند.

به جای واکنش نشان دادن به مسایل اضطراری، و به جای اینکه به ضخامت امور نازک بپردازند، یا گرفتار امور بی اهمیت شوند، به الویتها و  ارجحیت های خود توجه می کنند. یعنی امور نخست را نخست قرار می دهند.

در واقع عادت 3 به تحقق در آوردن  عادت 2 است. می توان عادت 2 را آفرینش ذهنی و عادت 3 را آفرینش عینی و فیزیکی خواند.

گوته می گوید: " اموری که بیشترین اهمیت را دارند، نباید قربانی اموری شوند که کمترین اهمیت را دارند." بنابراین خود را تشخیص و سازمان بدهید و اجرا کنید.

انسان دارای چهار موهبت خودآگاهی، تخیل، شعور و اراده آزاد است. اراده آزاد یکی از موهبتهای حیرت انگیز بشر است.

مدیریت مؤثر یعنی نخست امور نخست را قرار دهید. رهبری تعیین می کند که "امور نخست" کدامند. مدیریت، امور نخست را به صورت روزبه روز و لحظه به لحظه تنظیم می کند و به اجرا در می آورد.

افرادی که به طرزی مؤثر مدیریت خویشتن را در پیش می گیرند پیرو ژرفترین ارزشهایی هستند که خود انتخاب کرده اند. و این اراده و تمامیت  وجود و تعهد و توانایی را دارند که احساسها و حالات خود را تابع آن ارزش ها و معیارها سازند.

اگر به مسئله مدیریت زمان توجه کنیم می بینیم که اساسا وقت خود را صرف دو دسته از امور می کنیم. امور مهم و امور اضطراری.

                           

امور اضطراری نیاز به توجه فوری و بی درنگ دارند. تلفنی که زنگ می زند مسئله یی اضطراری است. امور اضطراری غالبا مریی و ملموس اند. زیرا به ما فشار می آورند و اقدام فوری می طلبند. معمولا اموری مورد علاقه دیگرانند. درست جلوی ما قرار دارند و اغلب اوقات انجام دادن این امور خوشایند و آسان است اگرچه جزو امور مهم نیستند.

حال آنکه امور مهم به نتایج مورد نظر ما ارتباط دارند. به این مفهوم که اگر مسئله ای مهم باشد، به رسالت و ارزشها و مهمترین هدفهایتان کمک می کند.

ما نسبت به امور اضطراری واکنش نشان می دهیم حال آنکه  امور مهم چون اضطراری نیستند نیاز به ابتکار عمل و عامل بودن افزونتری دارند. اگر به پرورش عادت های اول و دوم نپرداخته باشیم، به سادگی در دام امور اضطراری خواهیم افتاد و از امور مهم باز می مانیم.

در حقیقت 4 دسته اصلی از فعالیت ها در مدیریت زمان ما وجود دارند:

1.       امور مهم و اضطراری

2.       امور مهم و غیر اضطراری

3.       امور بی اهمیت و اضطراری

4.       امور بی اهمیت و غیر اضطراری

گروه دوم در واقع دسته ای از فعالیت ها هستند که مردمان مؤثر بیشترین وقت خود را صرف آن می کنند. فعالیت های این گروه به اهداف و رسالت ارتباط می یابند.

اقدامات گروه اول معمولا بحران ها و مشکلات را تشکیل می دهند و باید بی درنگ به آنها بپردازیم. چراکه هم مهم هستند و هم اضطراری. دسته سوم اضطراری هستند ولی اهمیتی در پیشبرد رسالت و اهداف برنامه ریزی شده ندارند. هرچند برای دیگران مهم باشند.

و در نهایت امور دسته چهارم آمیزه ای از همه فعالیت هایی است که نه مهم هستند و نه اضطراری. مجموعه اموری که فقط اتلاف وقت محسوب می گردد. کارهایی که تمام روز را به آنها می پردازیم اما در پایان روز به نظر می رسد که هیچ کاری انجام نداده ایم.

چنانچه به اعمال و فعالیت هایی بیاندیشیم که انجام مداوم و درست آن زندگی شخصی و یا حرفه ای ما را با تحول مواجه می کند، در می یابیم که تماما در دسته دوم قرار می گیرند. این هفت عادت نیز در همین دسته قرار می گیرند. مردمان مؤثر خود را از فعالیت های دسته سوم و چهارم بر حذر می دارند. زیرا در هر حال مهم نیستند. با بی توجهی به امور دسته دوم، امور دسته اول روز به روز وقت بیشتری از ما خواهند گرفت. برای پرداختن به امور دسته دوم باید از صرف وقت دسته های 3 و 4 بکاهیم و به طور خوشایندی "نه" بگوییم.

هرگونه فعالیتی در راستای ایجاد روابط عمیق، برنامه ریزی و سازمان دادن، رشد و گسترش مهارت های شخصی، ورزش، مطالعه عمیق و آموزش مداوم، تماما در دسته دوم قرار می گیرند.

باید به جای برنامه ریزی روزانه، به برنامه هفتگی، ماهانه و سالانه توجه کنیم. یعنی ابتدا با پرورش عادت 2 به هدفی مشخص دسا یابیم و خواسته خود را در آینده بشناسیم و آنگاه با اولویت دادن به امور فعالیت های خود را در راستای آن هدف تنظیم کنیم.

توفیق در این سه عادت مستلزم برخورداری از چهار خصیصه بشری است. خودآگاهی که لازمه عادت اول است، تخیل و شعور که لازمه عادت دوم هستند و اراده آزاد که لازمه ایجاد عادت سوم است. با پرورش این سه عادت به مدیریت بر خویشتن و احساس ایمنی درونی دست می یابید. یعنی به احساس اتکا به نفس و استقلال. به این ترتیب به ذهنیت فراوانی هم دست می یابیم. یعنی در می یابیم که چنانچه به دیگران واکنش مثبت نشان دهیم، نه تنها از ما نمی کاهد، بلکه بر ما می افزاید. زیرا مجالی برای ارتباط متقابل با سایر افراد عامل را ایجاد می کنیم.

            

مدیریت امروز یا مدیریت بر خویشتن پنج خصیصه مهم دارد: اول اینکه مبتنی بر اصول است و به شما فرصت می دهد که وقتتان را صرف امور واقعا مهم کنید. دوم معطوف به شعور است و برنامه ریزی را تابع ارزش های والایتان می سازد. سوم به رسالت منحصر به فردتان توجه می کند. چهارم با مشخص کردن نقش هایتان کمکتان می کند تا در زندگی تان تعادل به وجود بیاورید و پنجم اینکه از طریق برنامه ریزی هفتگی زمینه وسیع تری را در اختیارتان می گذارد.

تفویض: افزایش تولید و قابلیت تولید

بیشترمردم امور را به دیگران تفویض نمیکنند چون فکر میکنند این کار مستلزم وقت و تلاش بسیار است و خودشان بهتر و سریعتر آن را انجام می دهند. اما تفویض مؤثر امور شاید تنها و مهمترین عمل موجود باشد چراکه شما را قادر می سازد نیروهایتان را صرف فعالیت های مهم و نافذ کنید. این کار چون دیگران را نیز وارد کار می کند می تواند پیروزی عمومی خوانده شود از این رو به عادت 4 نیز ارتباط می یابد در اینجا باید بر تفاوت نقش مدیر و تولید کننده تاکید کنیم تولید کننده کسی است که هر کاری را که برای رسیدن به نتایج لازم است خودش انجام می دهد اما وقتی شخصی برای کسب نتایج با سایر افراد برای تولید کار می کند به مدیر تبدیل می شود تولید کننده با صرف یک ساعت وقت و انرژی می تواند یک واحد از نتایج را تولید کند حال آنکه مدیر در همان شرایط می تواند از طریق تفویض مؤثر 10 یا 50 یا 100 واحد از نتایج را تولید کند.

دو نوع تفویض وجود دارد، آمرانه و ناظر:

تفویض آمرانه می گوید این کار را بکن.  

تفویض ناظر فقط نظارت می کند و اجازه می دهد افراد خودشان شیوه های خود را انتخاب کنند.

نوع ناظر مستلزم تعهد و تفاهم در پنج زمینه زیر است:

1.       نتایج مورد نظر

2.       راهنماها

3.       منابع

4.       معیار سنجش

5.       عواقب


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   دکتر علیرضا شیری  

عنوان متن معرفی یک کتاب فلسفی جالب برای سوالدارها + یک فیلم طنز اما فلسفی دوشنبه 87 فروردین 19  ساعت 4:53 عصر

پرسش‌های زندگی
نویسنده: فرناندو سوتر
مترجم: عباس مخبر
ناشر: طرح نو
تعداد صفحات: 340
قیمت: 4500 تومان
چاپ: اول، 1384

 

وقتی به سایت جیره کتاب سر میزنید خلاقیت و زحمت زیبایی را ملاحظه میکنید که تحسین برانگیز است ؛ یکی از کارهای این سایت معرفی کتابهای مهم تحت عنوان جدی خوانی است :

برای خیلی از کتابخوان‌های سال‌های اخیر آشنایی با (و احیانا علاقمندی به) فلسفه با کتاب "دنیای سوفی" شروع شده است. داستان جذابی درباره تاریخ فلسفه که خود نیز "پیچشی فلسفی" دارد و وقتی آخرهای کتاب بالاخره خواننده متوجه آن می‌شود، دچار حیرتی لذتبخش می‌شود که، تصور می‌کنم از خصوصیات اصلی "فلسفه" است. "لذت دانستن" (اگر قسمت اول فیلم "ماتریکس" را دیده باشید، در آنجا این تکانه حیرت در پایان نیمه اول فیلم وارد می‌شود!)
به هر حال پس از تمام کردن "دنیای سوفی" احتمالا خواننده با خودش قرار می‌گذارد که بیشتر به فلسفه بپردازد و درباره آن بیشتر چیز بخواند. اما این از آن شرط و شروطی است که عمل به آن چندان ساده نیست. فلسفه خواندن فراغت می‌خواهد، سلول‌های خاکستری مغز باید به هنگام خواندن کاملا فعال باشند و ... خب، مطلب مناسب حال یک فلسفه‌باز آماتور هم لازم است. ادامه مطلب را اینجا بخوانید ...

********************************************

یکی از دانشجویان خوب و خلاق به نام آقای وحید اشتری اخیرا بلاگ نویسی را آغاز کرده اما خیلی خوب تونسته نوشته هایی از جنس عمیق در این صفحه تهیه کنه که بد نیست نگاهکی کنید :

اما نظر من در باره این فیلم 40 days 40 nights  :
برای فهم موضوع این فیلم تلاشی لازم نیست ؛ چون شبیه به راحتُ الحلقوم ِ .بیش از یک بار دیدنش برای Fun امکانپذیره . کلا مطمئن باشید که فیلم با مزه ای می بینید .
موضوع کاربردی که میشه از این فیلم استخراج کرد (که دغدغه نویسنده نبوده) ، یک قانون مهم و فکر بَر و ... هستی ِ که تو زندگی همه جریان داره . تو این فیلم شما یکی از دلایلی که باعث فعال سازی این قانون با نمود یکسری وقایع زنجیره ای می شه رو می بینید.
فعال شدن این قانون ، به موارد زیادی از قبیل روش تفکر ، نیت ، هدف ، تصمیم گیری و ... حساس ِ. من اسم این قانون رو “Inverse Synchronizing” میذارم . در این فیلم بستن یک قرارداد یک طرفه با هستی این قانون رو فعال می کنه.
نکته قابل ذکر در باره مواردی که باعث فعال سازی این قانون می شن اینه که ، در اکثر موارد دیده می شه نوعی اعلام وجود و دعوت به دست و پنجه نرم کردن ِ انتخابی یا ناآگاهانه ، با هستی “Inverse Synchronizing” رو فعال می کنه .

 


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   سمیرا موسوی  

عنوان متن نگاهی بر عادت دوم از کتاب هفت عادت مردمان مؤثر جمعه 87 فروردین 16  ساعت 3:47 صبح

عادت2. ذهنا از پایان آغاز کنید.

مفهوم ضمنی عادت2 این است که به روشنی مقصدتان را بدانید، تا بدانید که می خواهید به کجا برسید.تا انچه سرانجام می خواهید به وجود بیاورید، روز به روز هدایتتان کند. زیرا همواره دو آفرینش وجود دارد. و هرگونه آفرینش مادی و فیزیکی به دنبال افرینش ذهنی می آید.

عادت2 می گوید: برنامه خود را بنویسید. فلسفه و نظام ارزشی خود را تعیین کنید.شعار و رسالت شخصی خود را در دل و ذهن خویش حک کنید. به جای این که خود را به علت انچه در گذشته برایتان رخ داده، و در واقع به دلیل سابقه تان محدود کنید، از طریق تخیل تان خود را به توانایی خویش متصل کنید.

گذشته تان بخشی از خاطره تان است.

توانایی تان بخشی از تخیل تان.

جوهر عادت2 نوشتن شعار رسالت شخصی است، و می توان آن را "عادت رهبری" خواند. منظور از رهبری در اینجا این است که شخص نخست رهبری خویشتن را به عهده گیرد. با در نظر گرفتن اینکه هر چیزی 2بار آفریده می شود، رهبری نخستین آفرینش و مدیریت دومین آفرینش است. در نتیجه مدیریت، رهبری نیست. رهبری یعنی: چه اموری را می خواهم به انجا برسانم. مدیریت یعنی: چگونه می توانم امور معینی را به بهترین شکل به انجام برسانم.

پیتر دراکر : " مدیریت یعنی درست انجام دادن امور. رهبری یعنی انجام دادن امور درست."

در زندگی شخصی ما فقدان رهبری بیشتر احساس می شود. پیش از اینکه اصول و ارزشهای خود را مشخص کرده باشیم، به تعیین هدف ها و نیل به انها می پردازیم. راه حل بیشتر مشکلات زندگی زناشویی نیز رهبری بیشتر و مدیریت کمتر است.

پس از نوشتن شعار رسالت شخصی خود، با افراد خانواده، یا دوستان یا اعضای گروه پشتیبانی خویش بنشینید و شعار رسالت گروه خود را بنویسید. و از همه مهمتر این که مطابق آن زندگی کنید.

راز تعهد، مشارکت راستین همه افراد است.

اگر مشارکتی در کار نباشد، تعهدی نیز در کار نیست.

عادت2، مانند وضع قانون اساسی کشور است. برای انجام ان باید عامل باشید. یعنی نخست معتقد باشید که خودتان برنامه نویس هستید. آنگاه برنامه را بنویسید. بسیاری از مردم دراین باره مشکل دارند. زیرا بسیاری از هدفهای خود را به تحقق در نیاورده اند.وعده هایی داده اند و هرگز انها را به اجرا در نیاورده اند. زیرا عامل و متعهد نیستند، اعمالشان بر پایه احساسات و و حالات و اوضاع و شرایط انهاست، نه بر اساس اصول و تعهدات. که باعث می شود عملا نقش مظلوم و قربانی را بازی کنند.

برای اینکه هر چه سریعتر اختیار زندگیتان را به دست بگیرید، دو راه اساسی وجود دارد:

1)      هدفی برای خود تعیین کنید و متعهد شوید که به هدفتان برسید.

2)      عهدی ببندید و حتما بر سر پیمان خود بایستید.

بدین ترتیب اختیار زندگیتان را به دست می گیرید و اعتماد به نفس لازم را کسب می کنید که ناشی از خویشتن داری و احساس امنیت درونی است و به شما نشان می دهد که خود منشا احساس امنیت خودتان هستید حال انکه منشا احساس امنیت بیشتر افراد دیگرانند. به همین دلیل تا این اندازه از مورد مقایسه قرارگرفتن می هراسند. زیرا دارای " ذهنیت کمبود" ند.

اگر انسان در درون خویش کانونی تغییرناپذیر را احساس نکند، نمی تواند با دگرگونی کنار بیاید، یعنی زمانی که می دانید به راستی کیستید؛ چه اصول و ارزشهایی برایتان اهمیت دارند؛ چه چیز را می خواهید به وجود بیاورید؛ و تعهداتتان بر پایه و اصول کدام ارزشهاست.


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   سمیرا موسوی  

عنوان متن برای آشنایی با هفت عادت پنج شنبه 87 فروردین 15  ساعت 11:31 عصر

استفان کاوی، نویسنده کتاب هفت عادت مردمان موثر، یکی از نواقص عمده قواعد و راه حلهای ساده گرایانه مربوط به "موفقیت" یا فنون ارتباط برقرارکردن را این می داند که به قوانین طبیعی حرمت نمی گذارند. کوشش برای بهبود روابط خویش، پیش از اینکه خودمان رشد کنیم و تحول یابیم کاملا بیهوده است، زیرا موثر واقع نمی شود. تحت تنش و فشار، طبیعت انسانهای سست عنصر اگرچه ظاهری فریبنده به خود بگیرند، آشکار می شود. از این رو بر ترتیب متوالی این هفت عادت تاکید زیادی کرده است.

با این یقین که این "عادتها" بهترین پژوهشی است که تاکنون در این مورد انجام شده است و بهترین معیار برای سنجش اعتبار آن زندگی خودتان است. تاثیر این عادتها چنان بدیهی است که به محض دریافت آنها می بینید قابل چون و چرا نیستند. زیرا جوهر قوانین طبیعی حاکم بر زندگی اند. اگر سه عادت نخست را ریشه بدانیم، می توانیم سه عادت بعدی را ثمره و میوه بخوانیم.

اندیشه یی را بکار تا عملی درو کنی. عملی بکار تا عادتی درو کنی.

عادتی بکار تا منشی درو کنی. منشی بکار تا تقدیری درو کنی.

 

این هفت عادت عبارتند از:

عادت1. عامل باشید.

عادت2. ذهنا از پایان آغاز کنید.

عادت3. نخست امور نخست را قرار دهید.

توجه به این سه عادت منجر به پیروزی شخصی و تبدیل فرد متکی به فردی مستقل خواهد شد. افراد متکی برای رسیدن به خواسته خود به دیگران نیاز دارند. افراد مستقل می توانند از طریق تلاش خویش به خواسته خود برسند.

عادت4. برنده/برنده بیندیشید.

عادت5. نخست گوش فرادهید و سپس بخواهید به شما گوش فرادهند.

عادت6. سینرژی (انرژی گروهی ایجاد کنید)

و توجه به عادتهای 4، 5 و 6 منجر به پیروزی عمومی و رسیدن فرد از استقلال به اتکای متقابل می­گردد. افراد دارای اتکای متقابل تلاش خود را با همکاری دیگران می پیوندند و نتیجه بزرگتری به وجود می آورند.

و در نهایت؛

عادت7. اره را تیز کنید. ( که سایر عادت ها را ممکن می سازد)

 


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   نازنین محمدی  

عنوان متن نگاهی بر عادت یک از کتاب هفت عادت مردمان مؤثر پنج شنبه 87 فروردین 15  ساعت 11:56 صبح

عادت 1: عامل باشید

اساسی­ترین عادت عامل بودن است. عامل بودن یعنی مسوولیت کار خود را برعهده گرفتن، ملامت نکردن اوضاع و شرایط یا اشخاص، .... نقطه مقابل عامل بودن، واکنشی بودن است. مردمان موثر عاملند، یعنی مسوول هستند و رفتارشان حاصل تصمیم و انتخاب آگاهانه خودشان است.

یکی از بهترین راه­ها برای تشخیص میزان عامل بودن خود این است که ببینیم وقت و انرژی خود را صرف چه چیزهایی می­کنیم. می­توانیم حلقه نگرانی خود را از حلقه چیزهایی که درباره آنها نگرانی بخصوصی نداریم جرا کنیم. با نگاه کردن به موارد درون حلقه نگرانی خود درمی­یابیم که چه چیزهایی بیرون از اختیارمان قرار دارند و در مورد کدام چیزها می­توانیم کاری انجام دهیم. این دسته در دایره کوچکتری بنام حلقه نفوذ قرار می­گیرند. با تمرکز بر این حلقه می­توان آن­را گسترش داد تا جایی که حتی بزرگتر از حلقه نگرانی شود. بدین ترتیب است که همواره به نگرانی­ها پاسخ مناسب خواهیم داد.

منتظر خلاصه عادات باشید...


  نظرات شما  ( )

   1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آدرس جدید
تدریس مهمترین نکات 'زن شناسی '
ادامه نوابغ چگونه میاندیشند؟
نوابغ چگونه میاندیشند؟
تدریس مهمترین نکات 'مردشناسی'
به آرامی آغاز به مردن میکنی، اگر...
چرا یهودیان اینقدر قدرتمندند؟ (1)
چرا مسلمانان اینقدر کم توانند؟ (2)
چرا مسلمانان اینقدر کم توانند؟ (1)
چرا یهودیان اینقدر قدرتمندند؟ (3)
چرا یهودیان اینقدر قدرتمندند؟ (2)
برای صیاد خورشید که شب را بی خانمان کرد
از دوی لولا تا « جستن در خانه خود» مولانا
خودت را باور کن
گزارش کارگاه ارتباط عاطفی مؤثرتر(1)
[همه عناوین(43)][عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ